چند روز پیش، چند روز قبل، یکیدو روز پیش، چند وقت پیش
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I watched an interesting documentary the other day.
چند وقت پیش، مستند جالبی تماشا کردم.
The other day, I walked past your office but you weren’t there.
یکیدو روز پیش از جلوی دفترت رد شدم اما آنجا نبودی.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «the other day» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/the other day